هنوز خوب نشدم کم کم زده به کلیه هام ... چیکارش میشه کرد نمی دونم چرا انقدر زوارم در رفته .. یه هفتست باشگاه نرفتم ... دو روز پیش آب گرم کنمون سوراخ شد شانس که نیست
دیگه امروز طاقت نیاوردم با اعمال شاقه و کلی فکرای خلاقانه رفتم حمام .. بدم نبود بهتره بگم به اون بدی که فکر می کردم نبود
هنوز این پروژه رو دارم می خونم تازه یه چیزایی دستگیرم شده آخه من اصلن تو شبیه سازی شبکه توی بی سیم کار نکرده بودم
عین احمقا هر چیزیو قبول می کنم بعد می گم خب چیزی نیست یاد می گیرم .. انقدرم که این اطرافیان تعریف بی خود می کنند و هندونه می چپونند اگه خودمو نمی شناختم تا حالا رفته بودم و ادعای جایزه نوبل و می کردم
ولی خب از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون بیشتر افه است تا سواد .. آره آقا جون مملکت ، مملکت سیاست بازیه ... باید بدونی چی بگی که طرف فکر کنه خیلی بارته !! ... اینم فکر کنم یه ذره روان شناسی می خواد .. تو مبحث روانشناسی دیگه یه ذره باید دوگوله هه کار کنه یه ذره به نظرم ذاتیه .. چون من تحقیقاتی براش نکردم ولی می تونم هر نوع آدمی رو مجاب کنم غیر از بعضیا .. همه جا استثنا هست چه در تشخیص من چه در رفتار مردم
می گن طرف افراط و تفریط داره .. یا ازین ور میافتم یا ازونور با این وبلاگ آپدیت کردنم
دیگه ... !!!.. فکر کردم یه چیزی بذارم اینجا که حداقل به درد بخوره دیگه از روزمرگی نوشتن خسته شدم یه فکری به حالش می کنم
ببینیم و تعریف کنیم از ما اگه قرار بود بخاری در آد دو سال پیش در اومده بود بد بختی اینجاست که من اینجا فقط درد دل می نویسم وگرنه می شد بشینم گاه نوشتامو بذارم اینجا ولی اونوقت لحن کلام عوض می شه خب خوبیت نداره دیگه نه ؟ ;)
آقا فعلن !! .. آها راستی گفتی روزه نگیرم هادی اگه می شد که خوب بود ولی اونوقت عذاب وجدان ولم نمی کنه .. با اینکه بعضی وقتا نفس هر کاری رو ازم می گیره .. ولی سعی می کنم قوی باشم مثه همیشه
....