ترافيك نماد فرهنگي ملت ما
آنچه به طور وسيع در سطح جامعه ما جريان يافته تجمع نا هماهنگ و پر از تنش ملتي است كه در هر سطح و وضعيتي خود را درگير انبوه شدن مي كند .
به نظرم اين سوژه كه مدتهاست ذهن همه را به خود مشغول كرده و داد ملت و دولت را درآورده آنقدرها بي ارتباط به نوع خودمان نيست.در جامعه ما انواع گوناگوني از ترافيك وجود دارد ;ترافيك سياسي ، ترافيك اقتصادي ، ترافيك علمي ، ترافيك هنري و...
هر كسي سعي مي كند با استفاده از راههاي شناخته شده گليم خود را از آب بيرون بكشد و راه فراري ازين توده انبوه كه بهنگام تحت فشار قرار گرفتن لايه هاي زير پوستيشان آشكار مي شود بيايد . هيچ نوع اخلاق گرايي را در ترافيك نمي بينم ، هر كسي با هر سطحي در آن قرار كه مي گيرد انگار جادو مي شود ، يكباره دكتر جكي مي شود فرانكشتاين ، شخصيت گم ميشود جايي كه قطره اي در اين موج بزرگ نيازي به پيروي از اخلاقيات نمي بيند
در ترافيكهاي مدني شهرمان ، كشورمان و عمرمان مي بينم كه هل دادن و خود را به جلو راندن و عاقبت دست به جايي نبردن فرهنگي شده بي ساختار ، شكل يافته در اندرون نوادگان كوروش.
دقيق كه بنگريم از سالهاي متمادي صف ها را مي بينيم كه براي هرچيزي امتداد مي يافته ، گويي لذتي دارد بودن در جايي براي مدت طولاني و حق ديگران را گرفتن يا حقت را گرفتن و كمي فحش و ناسزا و چاشني هم كه داشته باشد مي شود برخورد
ترافيك خواسته ماست ، راه حل است ؟ نمي دانم ، هر چه هست گويا الهاماتي درونيست كه به اين سادگي ها با ميانبر و پل و آزادراه حل نمي شود
Labels: فكر نوشت