اين شمارهء
هزارتو هم منتشر شد ، يادم مي آيد كه ديشب كلي اضطراب افتاده بود در وجودم كه كلي كار دارم و صبح زود شروع مي كنم به كار كردن ، ولي اي دل غافل كه
هزار تو آمده و من كه دلم نمي آيد هزارتو را بگذارم كنار بشينم كار ديگري كنم. به هر حال اين
هزارتو هم شده يك جور دلبستگي براي ما ، جالب تر از همه اينست كه يكجورهايي موضوعش دقيقن همانست كه آدم انتظارش را دارم ، شماره پيشش كه آمد ، به خودم گفتم كاش چيز ديگري از خدا خواسته بودم .عجب !
واين شماره هم كه دقيقن دغدغه اين هفته من شده نوشتن و كلمه
من كه كاري نمي توانم انجام دهم در تقدير گروه دوستاني كه مي نويسند . براي بانيانش آرزوهاي خوب مي كنم .
خب ! ديدم و خواندم و جالب بود ، برويد و بخوانيد . نوشتن چيزيست كه اكثريت با آن سروكار دارند و شخصيتهاي دروني گرد آمده در وجودمان را بيدار مي كنند ، جادوي كلمات و اين قلم و كاغذ سفيد جلوي رويمان ، انگار تمامش دعوتت مي كند كه پس چرا نشسته اي ، همه منتظريم .وقت نوشتن خجالت نمي كشي از خودت . حرف كه ميزني بايد به يك نفر بگويي ولي وقتي مي نويسي اول خودتي و خودت و بعد ديگري ،اينست كه آرامت مي كند . قبل ازينكه با ديگري سخن بگويم اين خود من است كه دارد با من سخن مي گويد و تكه هايي از وجودم را مي ريزد روي داريه تا ببينم كه اينها هم بوده اند و تا حال نديده بودمشان
دراين شماره ديدم خيلي ها خودشان را نوشته بودند ، يك جورهايي اعتراف بود ، انتخاب خوبي بود براي تولد هزارتو ، هزار بار تبريك
+
حالا اين نت برداريهايم هم باشد اينجا تا يادمان نرود و شما هم برويد و بخوانيد .
//Begin
{
حتا اگر قرار باشد زشتیها را ببینی میتوانی نگاه زیبایی به آنها داشته باشي(
+)
نوشتن یک آفرینش آزاد است. آفرینشی که سقفت آسمان است.(
+)
. به کافیاستاپ میگفتند: آخرِ دنيا +دلات میخواهد آنها که میآيند، بدانند تو چه میخواستی، بیآنکه قضاوتات کنند(
+)
. حتّا اگر خیال کنیم نویسنده به ما میگوید که زمین مسطّح است، شاید دلمان بخواهد به حرفش گوش بسپاریم و بگذاریم حاشیه برود و جوانب نظرش را بشکافد زیرا روایت غریب او از آنچه دیده است به نظرمان جذّاب میرسد
+
به گمان من هم وبلاگنویسی «از راهِ پیوندِ آفرینش و آزادی، عدالت و جاودانگی، تصوّر انسان از تقدیرِ خودش» را آشکار ساخت(
+)
نوشتن همیشه نوعی میل به اعلام حضور، آن هم در فاصله را در خود نهفته دارد، همیشه نوعی مؤلفهی «دوری» در نوشتن هست، دوری در فضا یا در زمان.(
+)
. به تعبیری میتوان گفت که هر نوشته ای حامل پدید آوردن جهانی تازه در برابر جهان خارجی است.(
+)
سر آخر نوشته آن چیزی میشود که من آن را ننوشتهام(
+)
مفهوم جهانشمول بودن یک متن به این معنا نیستد که دایره واژگانش همگانی است در واقع آن متن جهان شمول از ادراکات انسانها بهره میگیرد نه دایره واژگانش(
+)
نوشتن، تلاشی است برای نو کردن جهانی که از نوشتههای دیگران کهنه شدهاست (
+)
}
//end
+
پ.ن تبريكي : تولدت مبارك هزارتو ، تو خودت نوشتني ، اين شماره شده اي نوشتن در نوشتن ، انگار كه در ذاتت گم شوي
پ.ن بي ربط : آقا مي گن يه دنباله دار اومده تو آسمون ، ميري بيرون يه نگا به آسمون بنداز ببين ميبينيش