اين پله ها بايد طي شود . وسط راه كه بايستي بقيه شاكي مي شوند چرا ايستاده اي .اگر تامل كني راه را بر ديگران بسته اي . حواست به زير پايت هم بايد باشد و به آن كه جلويت ايستاده . حواست كه پرت بشود جايت را از دست داده اي . چقدر طول مي كشد به آن بالاها برسي معلوم نيست . همه اش بستگي دارد بقيه چطور جلو مي روند . همه و همه اش بستگي به اين دارد كه تو كجا ايستاده باشي . وقتي هم كه برسي آن بالا ثانيه اي نمي تواني درنگ كني . بايد جايت را براي نفر بعدي خالي كني . رسيده اي ولي مهم هم نيست . اين از قوانين بازيست . حتما بايد مي رسيدي و حالا كه رسيدي لحظه پايين رفتن است . پايين هم نخواهي بروي راه برگشتي نداري . شايد هولت هم بدهند . وقتي رسيدي پايين يا بي خيال مي شوي يا اگر خيلي مزه داده بر مي گردي تا دوباره در آن صف سُرسُره بايستي...
Labels: روز نوشت