شروع سال نو را حتما بايد تبريك گفت . تبريك نگويي تبريك مي گويدت . براي من شروع سال هيچ وقت با ارامش قابل ديدن نبوده الان هم نيست ، آخرين روزها هميشه توي خانه ي ما جنگ جهاني مي شود از آنهايي كه با تمام وجودت مي خواهي ازشان فرار كني ولي آدم از خانه اش كه نمي تواند فرار كند قانون اين است كه از هر جايي به خانه ات فرار كني ولي وقتي خانه ات يك طوري باشد كه بخواهي در آن نباشي بايد چه كني ؟ اين را به خودت القاء مي كني جاهاي ديگر مسلما از اينجا بهتر نيست وقتي خانه ات اين طوريست ، جايي كه قسمتي از آن مال توست وقتي جاي ديگري باشي ديگر حتي اين مالكيت را هم نداري. پايت را راحت روي زمين هم نمي تواني بگذاري يك چيزي درونت زار مي زند كه اين جا مال من نيست .
بعله !خانه ي ما الان در آخرين دقايق جنگ جهاني به سر مي برد آخرين چيزها ريخته روي زمين و منتظر است يكي برود جمعشان كند .بقيه هم مي خواهند اين كار را بكنند ولي گويا به آن آساني كه ديده مي شود نيست .
+
اين چيزي كه عيد ،آغاز سال با خودش مي آورد يك جنبش ناگهانيست . كشور انگار توي يك ماهيتابه ي روغن افتاده باشد . همه بي دليل خاصي وول مي خورند . آدم پايش كه مي رسد بيرون كمي مي ترسد ،گاهي اوقات يادم مي رود چه شده كه همه ديوانه وار مي دوند داد مي زنند و دور خودشان مي چرخند . انگار محكوم شده باشند به نو شدن .
+
زياد ديدم امسال دعواهاي سر خريد را ، توي خيابان را ، دم عيد را ، فلاني سر فلاني داد مي زند ،آن يكي گريه مي كند . آن يكي پولي ندارد كه بخرد و ... چه بگويم ديگر . بعضي وقتها هم محكوم بودن به نو شدن گويا خوب نيست . اين وظيفه ي اجباري را بعضي اوقات دلم مي خواهد از گردن بعضي ها باز كنم .
+
من اين نو شدن زمين را زياد دوست دارم . آغاز بهار كه راه مي روم صداي قلب زمين را مي شنوم كه با شدت مي تپد و مردم را به هيجان مي اندازد كه برايش پا بكوبند . خانه ها را بتكانند ، قلبها را صفا دهند ،آينه ها را صيقل دهند . ماهي و سبزه پر كنند . زمين را جارو كنند و هم ديگر را در آغوش بكشند كه شايد اين هيجان قلب زمين را آرام ببخشد . ديوانه وار نه از روي اختيار است كه اين روزها شهر دور خودش مي چرخد . مست مانند .
+
دلم مي خواست كارتي را كه كشيده بودم ضميمه اين تبريك مي كردم كه نشد . از آن جايي كه شانس ما رفته علف چراني ، اسكن نشد بكنيمش . اين است كه حالا تبريك خالي خاليمان را بپذيريد تا ببينيم چه مي شود .
+
برايتان يك دنيا خوشي و آرامش آرزو مي كنم
و برايتان آرزو مي كنم امسال از هر سال بيشتر احساس خوشبختي كنيد ، خوشبختي در معناي واقعيش يك حس است . داشتن يا نداشتن ربطي به خوشبختي ندارد . اوج لذت در رضايت از زندگي و خواستن چيزهاي نو بدون حسرت است . بخواهيد و نخواهيد كه ديگران نخواهند . دوست باشيم و دوست داشته باشيم . امسال را براي خودمان طوري آغاز كنيم كه خوشبخت ترين آدم روي زمين باشيم .
سبد سبد گل تقديمتان باد
--
m.t.h
Labels: روز نوشت