خـــــب ! امروز خوشحاليم زيادي . بيخودي .بدون دليل محكمه پسندي !فكر هم نمي كنم چيزي عيشمان رامنقص كند . حتي خراب شدن مونيتورمان و آن يكي مونيتور دوستمان كه بدبخت پيچش گير كرد پشت كيس و خودش صاف افتاد در دامنمان و سوختن كارت گرافيكيمان كه كلي خرج گذاشت روي دستمان حتي آن سرعت مزخرف كافي نت و آژانسي كه پولش را نداشتيم . و نمره ي مهربانو كه بعد از كلي بالا و پايين كردن پيدايش نكرديم و دوستمان كه هر چه زنگ زديم نبود و آن دوستمان كه هرچه دري وري بود بارمان كرد و آن يكي كه چقدر عقده ايست نرفته عكسهاي مضحكش را گذاشته به نمايش عموم يا آن يكي كه هي نشسته چسبيده به آن موبايل و هي اس ام اس رد و بدل مي كند يا آن يكي كه گير سه پيچ شده براي زندگي سايبر يا اين يكي كه انقدر ازشان خبر نداشتيم دست به تلفن شديم ديديم درگير چهارشنبه سوري و اينها بوده اند. يا دوستمان كه آخرش مارا به زور انداخت بيرون و زورمان بهشان نچربيد و ديديم ما با اين همه ديكتاتوري پيش ايشان جوجه اي بيش نيستيم يا فكر اينكه مجبوريم شنبه باز كوله بارمان را ببنديم برويم باراجين و فكر اين كه آن جا هم چقد بايد سرمان را بياندازيم پايين و لام تا كام حرف نزنيم يا حتي اين كه اين رييس جمهور مشنگ (منتخب شوراي نگهبان ) دارد بدجوري جولان مي دهد يكي بايد جمعش كند . يكجوري حرف مي زند انگار ناجي عالم است و همه اشتباه مي كرده اند جز ايشان . عجب راه درازي دارند اين آقاي م.ش.ن.گ چقدر همه اشتباه كرده اند كه حالا ايشان مجبورند رنج اين همه سال را يك تنه تحمل كنند و ايران را دوباره بسازند آن هم با شعار سال پنجاه و هفت نه سال هشتاد و پنج . بدانيد كه خيلي سخت است . سخت تر از تهيه ي خيارشور با
اين همه تفضيلات .يا حتي اين زد و خوردهاي ادامه دار از هشت مارس و آن گرفتن و بردنهاي فرهنگيان .يا حتي اينكه دلمان قرار است براي بعضي ها خيلي تنگ بشود ولي همه ي اينها با اينكه هر كدامش يك هفته مي تواند سوژه اي باشد براي فكر كردن و حرس خوردن ولي ما امشب ذوقمان گرفته خوشحال باشيم و عميقا از آن ته هاي گلوگاه هاي ورودي مغز و قلب و ما فيها شادمانيم . همين طوري بيخودي . نمي شود همش بي خودي ناراحت بود كه . حالا بي خودي خوشحاليم.
Labels: روز نوشت