يك تقاضاي معمولي:
فلاني يك ليوان آب به من بده ؟كنكاش واژه اي : فلاني ؟! : فلاني در اين جمله مي تواند اسم شخص پيش رويمان باشد يا كسي در همان حوالي كه مي تواند جرعه آبي را در اختيار ما بگذارد . در دادن فرمان يا خواهش اكثرا بهتر است چشم در چشم طرف مقابل بدوزيم و از او بخواهيم چيزي را در اختيار ما قرار بدهد .،پس به صورت مستقل نيازي براي ذكر نام او نداريم.
يك ليوان ؟! : وقتي مقدار قابل نيازي از چيزي را مي خواهيم صرف كنيم نيازي نيست پيمانه هاي طبيعي آن را ذكر كنيم .مورد دوم اين است كه بهتر است به شعور طرف مقابل احترام بگذاريم و بدانيم مطابق شرايط كنوني جامعه او در پي خواستن آب به ما يك ليوان آب خواهد داد . حالا اگر اين آب ليوان هم نباشد زياد تفاوتي نمي كند غرض رفع تشنگيست و تشنگي به ليوان بستگي ندارد .
به من ؟! : در پي صدور فرمان و خواستن چيزي مرجع مستقيمش لابد خودمان هستيم . و اين جا اين فرض برقرار است كه ما اين ليوان آب را براي خودمان مي خواهيم و مخاطب هم موقع قرار ندادن "به من" مطمئنا آب را به ما مي رساند .
بده ؟! : در طي درخواست چيزي هدف داشتن آن است . پس نيازي نيست تاكيد دادن را دراين مورد در نظر بگيريم .
جمله ي جديد در طي حذف اضافات :
آب !