آدم یه عالمه رابطه باهاش هی اینور و اونور میشه ولی خیلیای خیلیاش مثه پرتقال نمیشه که زیر زبون آدم مزه بده و برای همیشه همون «پرتقال آه زندگی ِ من» بمونه! خب ممکنه انار و سیب و کیوی هم خوشمزه باشن ولی پرتقاله که وقتی اسمش میاد اشک توی چشای آدم حلقه میشه و دلش میخواد در آغوشش بکشه. چایی هم خوبه ولی قهوهست که بوی تلخش ازون دور دورا هم که میاد حتی، روح و جسم آدم کلن بدمستیش میشه. از اونهمه عالمه تابلو یکیش اونی میشه که پشت آدمو میلرزونه و از کل آدمای دور و بر چندتاییشون هستن که دلت میخواد وقتاتو باهاشون بگذرونی و فقط یه نفر میتونه باشه که دوست داشته باشی بهت بگه زندگی خوبه حتی اگه بوی گندیش همهی دنیا رَم بر داشته باشه.
Labels: روز نوشت