30 October 2008

 کدینگ حرف زدن


بحث بر سر حرف زدن و حرف نزدن است کلن. این‌که باید حرف بزنیم یا حرف نزنیم. همه می‌دانند که حرف زدن به خودی خود انجام نمی‌شود باید حتمن یک بابایی باشد که بشود وقتی نبود بگویی با فلانی حرف زدم. حرف زدن اقسام مختلفی دارد؛ آن‌ها که دائم کارشان این‌ست می‌دانند. حرف زدن با آدم‌های مختلف خب نتیجه‌های مختلفی دارد. احساس‌های رنگارنگی می‌خواهد. صحنه‌های متفاوتی را می‌شود تجربه کرد. بعضی‌ها فکر می‌کنند حرف زدن تعهد می‌آورد. تعهد نه ولی وابستگی می‌آورد. بعد از یک مدتی منتظر عکس‌العمل طرف می‌مانی. بعضی‌ها حرف زدن بی‌تعهد را دوست دارند. یعنی با هر کسی از هر دری حرف بزنند و بعد پی‌اش را هم نگیرند راه‌شان را بکشند و بروند. بعضی حرف‌ها اما ادامه‌دار می‌شود بسته به این‌که چقدر این تعامل متقابل زیر زبانت مزه کرده باشد. گفتم که تقابل می‌خواهد؟ وگرنه که دو نفره نبود. باید دو طرف بخواهند حرف بزنند و حرفی هم برای زدن داشته‌باشند و حرف‌های‌شان هم برای هم معنی‌دار باشد. این‌طوری می‌شود که شاید جاودانه شود اصلن حرف‌زدن‌ها... که البته هیچ جاودانگی‌ای در تکرار پدید نمی‌آید. جاودانگی فقط در یکتایی‌ست. هوم؟ [مخالف؟]
آدم حرفش را به هر کسی نمی‌زند ولی نمی‌شود کلن حرف نزد ممکن است غمباد بگیردت. اگر قرار بود کسی با آن یکی حرف نزند پس چرا آدم پا گذاشت روی زمین؟ می‌ماند همان‌جا دیگر! سیب‌ هم داشت چه بگذریم که جیز بود سیب‌هایش!
آدم می‌تواند یک مدتی با خودش حرف بزند ولی می‌دانید فایده‌ی خاصی ندارد فوقش دیوانه می‌شوی، حرف زدن یادت می‌رود. خیلی از حرف‌ها هست که باید برای خودت نگه داری؟ خب!‌ این‌جای قضیه به من مربوط نیست. حرفی را که نشود زد یا حداقل به طور مطلوبی به خورد دیگری داد به درد این دنیا نمی‌خورد شاید به درد دنیاهای دیگر اگر پرتقال‌هایش نارنجی نباشد بخورد.
خیلی وقت‌ها هم هست که بی‌که شناخته باشی کسی را تا می‌بینیش احساس می‌کنی چه حرف‌ها نداری که با این آدم بزنی. دلت می‌رود در طلب یک جای دنج و تو و او و یک عالمه وقت و یک عالمه حرف. هیچ معلوم نیست که همه‌ چیز خوب پیش برود و غول چراغ بیاید تو را درست بگذارد وسط ماجرا ولی حداقلش می‌شود از چندتا کلمه شروع کرد. هیچ چیز بدتر از این نیست که کسی آرزویی را در دلش بکشد. یکی دیروز بهم می‌گفت همه‌ی حرف‌هایی که می‌زنی درست -این حرف‌ها را در جهت بی‌خیالی طی کردن من می‌گفت- ولی آدم یک‌بار فقط زندگی می‌کند. من هم بهش گفتم که مگر قرارست حالا به کجا برسیم. گفت که بیست سال دیگر نگاه می‌کنی می‌بینی هیچ دلخوشی‌ای نداری. خب ندارم! دلخوشی‌های ماهای الآنی جنس‌شان فرق دارد. من یک عالمه خاطره دارم. یک عالمه رفیق. یک عالمه دنیا که دیده‌ام. یک عالمه راه که باز است آن جلو تا بی‌نهایت.
آخرش بعضی‌ها اعتقاد دارند که اصلن حرف، بی‌تعهد حرف می‌شود. یعنی نباید به حرف‌زدنت تعهدی داشته‌باشی. بزنی‌اش و بگذاری لحظه را بسازد. این‌طوریست که حرف زدن می‌شود حرف زدن. بدون تعهد به آدم. شاید در تعهد به کلمه. کل این خودش می‌شود تعهدی که به خود حرف زدن وجود دارد بی‌که تعهدی را در شنونده یا گوینده ایجاد کند. یا تصویر خاصی بسازد و تصویری را محو کند. بی‌آینده و گذشته و شاید هم حالی.



Today's Pic





About me

I am not what I post, My posts are not me. I am Someone wondering around, writing whatever worth remembering.




Lables

[ کوتاه نوشت ]

[ شعر نوشت ]

[ فکر نوشت ]

[ دیگر نوشت ]

[ روز نوشت ]

[ نوروز نوشت ]

[ از آدم‌ها ]

[ ویکند نوشت ]

[ داستان نوشت ]

[ ابوی ]

[ انحناهای عاشقانه ]

[ خاطرات بدون مرز ]

[ فیلم نوشت ]



Archive

December 2004
April 2006
August 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
July 2007
August 2007
September 2007
October 2007
November 2007
December 2007
January 2008
February 2008
March 2008
April 2008
May 2008
June 2008
July 2008
August 2008
September 2008
October 2008
November 2008
December 2008
January 2009
February 2009
March 2009
April 2009
May 2009
June 2009
July 2009
August 2009
September 2009
October 2009
November 2009
December 2009
January 2010
March 2010
April 2010
May 2010
June 2010
July 2010
August 2010
September 2010
October 2010
November 2010
December 2010
January 2011
February 2011
March 2011
April 2011
May 2011
June 2011
July 2011
August 2011
September 2011
October 2011
November 2011
December 2011
January 2012
February 2012
March 2012
April 2012
May 2012
June 2012
July 2012
August 2012
October 2012
November 2012
January 2013
April 2013
June 2013
July 2013
August 2013
September 2013
October 2013
November 2013
January 2014
February 2014
March 2014
September 2014
December 2014
October 2016
November 2017
March 2018
December 2018


Masoudeh@gmail.com