کارگران پشت وانت خوابند. وانت توی اتوبان است. اتوبان توی شب است. شب زیر چادر مریم خانم است. مریم خانم در راه خانه است. خانه توی شهر است. شهر توی نقشه است. نقشه توی کتاب جغرافیست. کتاب جغرافی توی کیف حمید است. حمید در راه خانه است. خانه زیر آسمان است. آسمان توی تلسکوپ است. تلسوپ توی نجوم است. نجوم توی مجله است. مجله روی میز است. میز توی درمانگاه است. درمانگاه کنار کفاشیست. کفاشی زیر دکل برق است. دکل برق توی بغل احمد است. احمد توی کلاه است. کلاه احمد زرد است. زرد رنگ خورشید است. خورشید توی دفتر نقاشی ست. دفتر نقاشی توی کیف است. کیف توی مهدکودک است. مهدکودک پشت دیوار است. دیوار پر از نقاشیست. نقاشی توی دستهای نسرین است. نسرین میان دو تا موی بافته است. موهای بافته توی گلسرهای مریم است. مریم و نسرین توی راهند. راه زیر پای احمد است. احمد نزدیک خانه است. خانه منتظر حمید است. حمید در راه خانه است. خانه خوشحال است.