آدمی که زاده میشود نه فقط او، که دنیایی به رنگ او از چشمان او زاده میشود. هر آدمی که زاده میشود، مسبب تولد موجوداتی نو از دیگران است درون خود، به چشمان، به گوشها و لمس. و لاجرم نوید نوییست برای دیگری برای حضور در دنیایی به شکلی که پیش از این نبوده، گو اینکه اگر اویی نبود شاید اینگونه منای هیچ گاه متولد نمیشد.
هر ارتباطی تولد جدیدیست بر هر انسانی، هر کنشی، واکنشی، هر چشمی که به چشمی لحظهای ثابت میماند و هر دستی که در دستی گره میخورد رنگ نویی است از وجود منشوروار انسانی، که تنها در تقابل با یک شخص و فقط یک شخص خاص اتفاق میافتد. در مأمن چشمهای دو طرف، در پناه دستان و لبان و هنگامههایی که فقط دو تن از آن خبردارند و ناگزیر نای فریادش نیست چه حتی سعی وزین به شناساندنش شود به دیگران.
آدمها به تعداد دوستان و اطرافیان و مراودانشان متولد میشوند، پس تولد هر کس، تولد همه نیز هست. اینست که فقط باید بگویم چه خوش است تولدت در چشم گشودن من.
بیست و هفت تیرماه Labels: روز نوشت