14 January 2008

 خورشید نم نمک بالا می‌آید



سرد بود. تا چشم کار می‌کرد برف بود و تاریکی و سرما. مرد آهسته خودش را روی برف می‌کشید تا شاید کمی جلوتر جایی گرم بیابد برای ماندن. رد پاهایی که روی برف می‌ماند، متصل و عمیق در دلش فرو می‌رفت. چشم‌هایش خسته بود؛ لباس نظامی‌اش خیس و کثیف. هیچ ستاره‌ای توی آسمان نبود، نه حتی ماه. کوله‌اش که افتاد، خم شد تا برش دارد. دیگر توانی نداشت که بلندش کند و روی دوشش بگیردش. چند قدم به دنبال خودش کشید و سرآخر رهایش کرد.
دندان‌هایش را به هم فشار می‌داد و اشک‌هایش را که از درد روی گونه‌های یخ‌زده‌اش می‌لغزید، با پشت دست‌ای که حالا دیگر از دستکش درآمده بود پاک می‌کرد. در فاصله‌ای نه چندان دور، لرزش آسمان را دید. چیزی شبیه به گرما یا دود. چشم‌هایش را باز پاک کرد و از دیده‌اش متحیر شد. با شوق بی‌نهایتی خودش را کشید به سمت آن معجزه. کلبه‌ی کوچک و گرمی درست وسط آن بیابانِ سرما نشسته بود. پشت ِ پنجره ایستاد و نگاهی به داخل آن انداخت. درون آن کلبه‌ی چوبی و کوچک، زمینه‌ی بزرگ و سفیدی بود؛ با ستون‌هایی بلند و چراغ‌هایی روشن. درست در وسطِ آن چنگ‌ای بزرگ بود و دختری با موهای تاب‌دار قهوه‌ای و لباس قرمز بلند در حال نواختن.
مرد به صدای چنگ گوش می‌داد. مسحور کننده بود. دست‌ها روی تارهای چنگ آرام و متین می‌رقصیدند. مرد ایستاده‌بود پشت پنجره و به درون نگاه می‌کرد، دختر چنگ را می‌نواخت و نوای چنگ پرواز می‌کرد و دور اتاق می‌نشست. گویی نقطه‌ی ثقل عالم جایی درست در تلاقی گوش‌های مرد و دست دختر شروع می‌شود و در تابِ موها و سرخی پیراهن پایان می‌یافت. دختر می‌نواخت و یک ‌لحظه هم به اطراف نگاه نمی‌کرد. مرد هم ایستاده در تاریکی برف و شب غرق آن دوشیزه‌ی بلندقامتِ قرمز پوش و چنگش بود وسط آن تابلوی سفید...
خورشید که نم نمک از پشت کوه‌های مشرق بالا می‌آمد، مرد را یافتند که با چشم‌های باز در میانه‌ی برف ایستاده جان باخته‌بود.

پسا.ن: چنگ همان هارپ است. نوعی ساز موسیقی.

Labels:




Today's Pic





About me

I am not what I post, My posts are not me. I am Someone wondering around, writing whatever worth remembering.




Lables

[ کوتاه نوشت ]

[ شعر نوشت ]

[ فکر نوشت ]

[ دیگر نوشت ]

[ روز نوشت ]

[ نوروز نوشت ]

[ از آدم‌ها ]

[ ویکند نوشت ]

[ داستان نوشت ]

[ ابوی ]

[ انحناهای عاشقانه ]

[ خاطرات بدون مرز ]

[ فیلم نوشت ]



Archive

December 2004
April 2006
August 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
July 2007
August 2007
September 2007
October 2007
November 2007
December 2007
January 2008
February 2008
March 2008
April 2008
May 2008
June 2008
July 2008
August 2008
September 2008
October 2008
November 2008
December 2008
January 2009
February 2009
March 2009
April 2009
May 2009
June 2009
July 2009
August 2009
September 2009
October 2009
November 2009
December 2009
January 2010
March 2010
April 2010
May 2010
June 2010
July 2010
August 2010
September 2010
October 2010
November 2010
December 2010
January 2011
February 2011
March 2011
April 2011
May 2011
June 2011
July 2011
August 2011
September 2011
October 2011
November 2011
December 2011
January 2012
February 2012
March 2012
April 2012
May 2012
June 2012
July 2012
August 2012
October 2012
November 2012
January 2013
April 2013
June 2013
July 2013
August 2013
September 2013
October 2013
November 2013
January 2014
February 2014
March 2014
September 2014
December 2014
October 2016
November 2017
March 2018
December 2018


Masoudeh@gmail.com