تو هرگز به خاطر وطنی که به عادت دوست داشتنش مبتلا شدهای، به جان نخواهی جنگید.
هرگز به خاطر مردمی که به مهرورزی ِ به ایشان عادت کردهای، زندگی نخواهی کرد.
نمازی که از روی عادت خوانده شود، نماز نیست. تکرار یک عادت است؛ نوعی اعتیاد. حرفهیی شدن پایان قصهی خواستن است.
عادت، ردِ تفکر است، و رد تفکر، آغاز بلاهت است و ابتدای دَدی زیستن.
انسان هرچه دارد محصول ِ تمامی ِ هستی ِخویش را به اندیشه سپردن است؛ و من پیوسته میاندیشم که کدام راه، کدام مکتب، کدام اقدام در فروریختن ِ این بنا تاثیر بیشتری میتواند داشتهباشد.
یک عاشقانهي آرام-نادر ابراهیمی
Labels: دیگر نوشت